ورمزیار: با فریب عابدزاده توپ را تبدیل به گل کردم
«صادق ورمزیار» ۱۷ سال در استقلال توپ زد و بازیهای خوبی را با پیراهن این تیم به نمایش گذاشت. وی در شهرآوردها همواره از بهترینهای استقلال بود و موفق شد سه بار دروازه قرمزپوشان را باز کند.
ورمزیار در گفتوگویی حرفهای جالبی را بر زبان آورد.
چطور شد پیراهن استقلال را بر تن کردید؟
پدر من فوتبالی بود و با استقلالیها ارتباط داشت، با مرحوم قلیچخانی دوست بود و با آنها در محافل فوتبالی شرکت میکرد، حسن روشن و احمدرضا عابدزاده که اسطورههای من بودند در این رفت و آمدها حضور داشتند، بعد به عشق استقلال به نوجوانان این تیم رفتم و تا بزرگسالان پیش آمدم.
به طور حتم از شهرآورد جنجالی ۷۲ خاطرههای زیادی دارید..
بازی سختی بود، هر دو تیم بهترینهای فوتبال ایران را در اختیار داشتند، استقلال ۲ بر صفر عقب افتاد، البته هنوز اعتقاد دارم یک گل مشکوک دریافت کردیم که داور نباید گل اعلام میکرد.
گل بهزاد داداشزاده را میگویید؟
بله، ضربه او به تیرک خورد و روی خط فرود آمد اما داور آن را گل گرفت.
بعد یک پنالتی به سود استقلال اعلام شد که ابتدا قرار بود ادموند اختر آن را بزند و ...
ادموند در کورس آقای گلی بود و از من خواست تا پشت توپ بایستد. پنالتیزن اول استقلال بودم اما به درخواست او را قبول کردم تا او بتواند تعداد گلهایش را افزایش دهد. ادموند خودش را برای زدن پنالتی آماده میکرد اما چند ثانیه بعد نزد من آمد و گفت «آقا صادق خودت این پنالتی را بزن، من نمیتوانم.»
بهخاطر همان جمله معروفی که عابدزاده به او گفته بود؛ «پسر من پنالتی خیلیها را گرفتم؛ پنالتی تو را هم میگیرم»
من پشت توپ ایستادم و به عابدزاده گفتم اگر جهت توپم را هم تشخیص دهی انگار ضربه پنالتی را مهار کردهای! خدا کمک کرد و با فریب عابدزاده توپ را تبدیل به گل کردم و دقایقی بعد ادموند اختر گل دوم را به ثمر رساند. اگر آن بازی نیمه کاره رها نمیشد استقلال گل سوم را هم میزد و برنده از زمین خارج میشدیم.
به نظر خیلی خوب پنالتی میزدید.
وقتی یک بازیکن میخواهد پنالتی بزند باید آرامش روحی روانی داشته باشد و هیچ واهمهای به خود راه ندهد. من همیشه سعی میکردم تمرینات ویژهای انجام دهم و در هنگام زدن پنالتی به هیچ چیزی فکر نکنم.
یک بار پنالتی خراب کردید، اگر اشتباه نکنم بازی با نوفباخور ازبکستان بود.
خدا را شکر علیرضا منصوریان ضربه برگشتی را تبدیل به گل کرد و توانستیم به مرحله بعدی لیگ قهرمانان آسیا راه پیدا کنیم. من در ۲ بازی رفت و برگشت به نوفباخور سه پنالتی زده بودم که ۲ بار تبدیل به گل و یک بار نیز خراب شد. باید در نظر داشته باشید زدن سه پنالتی پیاپی به هر دروازهبانی سخت است.
در شهرآوردها آمار خوبی داشتید؟
شهرآورد برای هر بازیکنی اهمیت زیادی دارد و من تلاش زیادی میکردم تا در این مسابقه بهترین عملکردم را به نمایش بگذارم، همیشه در این جدال عملکرد خوبی داشتم و سه بار دروازه پرسپولیس را باز کردم. یک خاطره جالب از شهرآورد دارم.
میشنویم...
قبل از یکی از شهرآوردها مرحوم پورحیدری در رختکن به من گفت تو مامور مهار مرتضی کرمانی مقدم هستی و نباید اجازه بدهی او حرکت کند. به منصورخان گفتم کرمانی مقدم باید من را بگیرد، خدا بیامرز ناراحت شد و گفت شما گوش نمیکنید و خلاصه داد و بیداد به راه انداخت، چشم گفتم و به زمین رفتم و کار خودم را کردم. بعد از بازی کرمانی مقدم را دیدم و وقتی ماجرا را برایش تعریف کردم او گفت علی پروین نیز از من خواسته بود تو را مهار کنم.
شما راست پا بودید اما چرا در دفاع چپ چهره شدید؟
من در پایهها هافبک بودم، در یک بازی که اصغر حاجیلو حضور نداشت در دفاع راست بازی کردم و با توجه به اینکه دفاع چپ نداشتیم راحتتر میتوانستم آنجا بازی کنم و همان جا ماندنی شدم.
در تیم ملی به حق خودت رسیدی؟
سال ۶۴ توسط مرحوم دهداری به تیم ملی دعوت شدم و بعد به جام ریاستجمهوری بنگلادش رفتیم و همواره دعوت میشدم اما متاسفانه به حق واقعی خودم نرسیدم.
در بازیهای آسیایی پکن در آخرین لحظات خط خوردید.
تا ثانیه آخر جزو بازیکنان تیم ملی بودم اما وقتی تیم میخواست به این بازیها برود من و حمید درخشان خط خوردیم و نفرات دیگر جایگزین شدند.
از لقب صادق با تعصب بگویید...
من برای استقلال همه زندگیام را گذاشتم و همیشه سعی میکردم بهترین عملکرد را داشته باشم و هواداران نیز این چیزها را میدیدند و درک میکردند، آنها میدانستند من از چه تیمهایی پیشنهادهای مالی سنگین داشتم اما به عشق استقلال ماندم و به همه آنها پاسخ منفی دادم تا پیراهن استقلال را بپوشم.